شاید دیگه این داستان برای من تموم شده است ولی چون توی یکی از پستهام قول داده بودم که برای همیشه بنویسم پس مینویسم
تو برای من یک خاطره هستی ؛ خاطره ای که گاهی اوقات مرورش میکنم و از زنده کردن حس اون ایام اندک شعفی بهم دست میده
اینکه تو الان درگیر پیچ و خم زندگی زندگی هستی و شاید تفکرت و احساست و تجربیاتی که بدست اوردی با اونچه که از قبل توی ذهنت بافته بودی فرق زیادی داشته باشه
اینکه الان یک سال و نیم هست که نامزد و عقد هستی و معلوم نیست تا چند وقت دیگر هم به همین شکل باقی بمونه شاید برات مشکل افرین باشه و شاید تفکرت رو کلا نسبت به ازدواج تغییر داده باشه
شاید چیزی که الان در دسترست نیست یک رابطه ی عاشقانه ی با کیفیت باشه شاید روزی بخواهی که دوباره این حس رو تجربه کنی
این متن رو بدون هیچ احساسی نوشتم